زن جوانی درمورد رابطه جنسی با دوست صمیمی دوران دبیرستانش توضیحات جالبی داده است. این زن که نخواسته نامش فاش شود، گفته که با دوست صمیمی اش در دوران دبیرستان رابطه جنسی داشته است. او می گوید: همه چیز به یکباره شروع شده و ما به سکس با هم معتاد شده بودیم. اما آن مرد مرا رها کرده و با دختری دوست شد که حدود 10 سال از او کوچکتر بود و از من هم خیلی بهتر بود.
این زن توضیح می دهد: من با بهترین دوستم رابطه جنسی باورنکردنی داشتم اما او فقط از من استفاده می کرد. در حالی که فکر میکردم قرار است با هم باشیم، ولی او مرا فقط بهعنوان لقمهاش می دید. سه سال پیش وقتی سکس فراموش نشدنی در بالکن من داشتیم تمام سدهایی که بین مان بود را محو کردیم. از آن پس هم همیشه با هم رابطه جنسی داشتیم.
بیشتر بخوانید: همسرم خیانتکار است اما به من می گوید شکاک هستم
کمی که گذشت، من همیشه نگران بودم که این سکس های مکرر و پرشور، دوستی ما را خراب کند. کم کم، ما بیشتر از همیشه به هم نزدیک شدیم و به رابطه جنسی با یکدیگر معتاد شدیم، حتی زمانی که او شروع به دیدن زن دیگری کرد، با هم رابطه جنسی داشتیم. من 31 سال دارم و دوستم هم 30 سال دارد. ولی زن دیگری که او عاشقش شده، فقط 23 سال دارد.
ما در دانشگاه با هم آشنا شدیم و بیش از 10 سال دوست صمیمی بودیم. وقتی او شروع به گفتن تمام جزئیات زندگی اش به من کرد، با هم صمیمی تر شدیم. برای من توضیح میداد که در رختخواب چه چیزهایی را دوست دارد و چه چیزی را دوست ندارد، و نظر من را جویا شد. آنموقع، فقط با هم دوست بودیم و رابطه عاطفی بین ما نبود.
بیشتر بخوانید: فیلم گرفتن از همسر حین رابطه جنسی
من از ابتدا با او همراه شدم اما بعد از اینکه با دختر دیگری وارد رابطه شد، حس حسادت بر من غلبه کرد. بعد هم اعتراف کردم که با این اوضاع راحت نیستم. سپس به او اولتیماتوم دادم – که آن دختر یا من. و دوستم هم او را انتخاب کرد، و من احساس کردم خیانت کردم – و هنوز هم دارم. اما فکر می کنم واقعاً نباید تعجب کنم. زیرا که دوستم فقط از من سوء استفاده می کرد.
دختر جوانی که حالا با او دوست شده، هشت سال از من کوچکتر است و یک رقصنده حرفه ای است. خیلی زیباست و اندامش هم خیلی از من بهتر است. به هر حال به او حق دادم که با زنی جوان تر و بهتر از من باشد، اما از درون در حال شکستن هستم. یک سال بود که او را ندیده بودم اما ماه گذشته همدیگر را در عروسی یکی از دوستان مشترک دیدیم.
بیشتر بخوانید: زن زیبا و خوش اندام که مردان پولدار را اغوا می کند
در آن روز و آن مراسم، چشمانمان فورا قفل شد، اما وقتی دیدم دوست دختر جدیدش از او باردار است، دوباره قلبم مچاله شد. خودم را در توالت حبس کردم و گریه کردم. بعد هم او در کمال تعجب آمد و مرا پیدا کرد. اشک هایم را پاک کرد و شماره اش را روی دستمال کاغذی یادداشت کرد و گفت اگر روزی خواستم قرار ملاقات بگذارم باید با او تماس بگیرم.
من نمی دانم چه کنم. دلم براش خیلی تنگ شده، دوستی مان، رابطه جنسی مان و همه چیز. بخشی از وجود من فکر میکند که اینکار اشتباه است، زیرا او دوست دختری دارد که منتظر فرزندش است. اما بخش بزرگی از وجودم هم، فکر میکند که نباید اهمیتی بدهم زیرا او اول مال من بود و حالا هم باید مال من باشد. دوست دارم دوباره رابطه ام را با او شروع کنم.
بیشتر بخوانید: اعتیاد به رابطه جنسی با دوست همسر
حتی اگر دوباره از من سوءاستفاده کند، باز هم دلم می خواهد که زمان زیادی را با او سپری کنم. ولی حالا اوضاع تغییر کرده است، اگر وارد رابطه شوم اینبار دختری که از او باردار است فکر می کند که به او خیانت شده. آیا می توانم باعث همان احساسی باشم که این همه مدت خودم را اذیت کرده است؟ نمی دانم که چه کاری باید انجام دهم، فقط می خواهم او دوباره با من باشد.
هنوز هم شماره اش را نگه داشته ام. می خواهم با او تماس بگیریم و به خانه ام دعوتش کنم. دوباره با هم رابطه جنسی داشته باشیم و در کنار هم وقت بگذرانیم. شاید نیازی نباشد که دوست دختر جوان او بداند که ما با هم هستیم. به هر حال تمایل دارم که دوباره رابطه ام را شروع کنم. برای شروع هم خواستم داستانم را با کسی در میان بگذارم تا شاید از عذاب وجدانم کم کند.